سبد خرید شما خالی است

خانه | درباره ما | نمایندگی ها | استخدام | گالری عکسها

شرح خبرنامه

   

نگرشتان را اصلاح کنيد

تاریخ انتشار خبر : 1392/06/03

«يه پيرمردي تو شهر کوچيکي زندگي مي‌کرد. يه روز با غريبه‌اي روبرو شد که چهره‌ي عبوس و درهمي داشت. غريبه ازش پرسيد: "چه جور آدمايي تو اين شهر زندگي مي‌کنن؟" پيرمرد گفت: "تو شهري که ترک کردي چه جور آدمايي زندگي مي‌کردن؟" غريبه گفت: "اونا بخيل، عيب‌جو، منفي و بد‌اخلاق بودن. نمي‌تونستم اون‌جا بمونم." پيرمرد گفت: "دقيقاً همين خصوصيات رو تو مردم اين شهر مي‌بيني. ممکنه اينجا هم راضي نباشي. شنيدم شهر خوبي تو صد كيلومتريِ غرب اينجا هست که مي‌توني بري اون‌جا." مرد عبوس بدون هيچ تشکري به راه افتاد. حدود نيم ساعت بعد مرد ديگه‌اي به پيرمرد رسيد كه چهره‌ي شاد و خنداني داشت. اون با اشتياق از پيرمرد پرسيد: "عصر‌بخير آقا. ببخشيد، ممکنه لطفاً بهم بگيد چه جور آدمايي تو اين شهر زندگي مي‌کنن؟ پيرمرد جواب داد: "تو آخرين شهري که سکونت داشتي چه جور آدمايي زندگي مي‌کردن؟" مرد جوون با گرمي جواب داد: "اونا افراد خوب، مهربون، بخشنده و با ملاحظه‌اي بودن. دوست نداشتم اون‌جا رو ترک کنم. پيرمرد بهش گفت: "همين افراد رو تو همين شهر پيدا مي‌كني ... خوش اومدي! اميدوارم مدت زيادي تو اين شهر بموني.»

رها و بي پروا تا ابد
مارک متسن- ليدا عظيم زاده

نظرات :

amin
1392/07/09
واقعا داستان هاي زيبايي هستند.
ممنون از زحمات شما

شما نیز می توانید نظرات  خود را در مورد این خبرنامه بگوئید ( پس از تایید  به نمایش گذاشته می شود ) :

نام : 
ایمیل :
نظر شما :
   
خانه | درباره ما | ارتباط با ما | نحوه سفارش | گالری عکسها | پدیدآورندگان | استخدام | چاپ کتاب شما | در حال چاپ | نمایندگی ها
کلیه حقوق این سایت محفوظ و مریوط به انتشارات آریاگهر می باشد
© 2012 All CopyRights By Aryagoharbooks.com
تمامی کالاها و خدمات این سایت حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشد
کلیه فعالیتهای این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران می باشد
طراحي، بهينه سازي و ميزباني وب : شرکت رايانا پيرامون پارسيان