شرح خبرنامه
لبه ي تيغ
تاریخ انتشار خبر : 1392/06/21
از قديم گفته اند که مرز ميان برد و باخت به باريکي لبه ي تيغ است... و واقعاً هم اين طور است؛ من از بردي بزرگ و همه جانبه حرف مي زنم.
مردم زياد با هم فرقي ندارند؛ اما کارهايي که به ثمر مي رسانند باعث مي شود تا به کلي با هم فرق کنند...
يک نفر « نزديک است » پروژه اي را به راه بيندازد... ديگري آن را راه اندازي مي کند. يکي « چيزي نمانده » که کارش را تکميل کند... ديگري آن را تکميل مي کند. يک نفر فرصتي را مي بيند... ديگري آن را اجرا مي کند. دانش آموزي « کمي » با نمره قبولي فاصله دارد... دانش آموز ديگر قبول مي شود ( و اگرچه تفاوت نمرات آن ها ممکن است کمتر از يک نمره باشد ، اما همين يک نمره ، يک دنيا تفاوت دارد! )
تاريخچه ي ورزش پر است از نمونه هاي شگرفي که مفهوم لبه ي تيغ را به خوبي توصيف مي کنند. براي مثال ، در بازي هاي المپيک 1976 در مونترال کانادا ، هشت فيناليست در رشته ي دوي صد متر با هم رقابت مي کردند ، اما دونده اي که مدال طلاي المپيک را از آنِ خود کرد فقط يک دهم ثانيه جلوتر از آخرين دونده اي بود که از خط پايان گذشت.
در سال 1947 « مسلح» – اولين اسب مسابقه در تاريخ مسابقات اسب دواني آمريکا که در طول مسابقات خود يک ميليون دلار برنده شد – مبلغ 761500 دلار برد. اما اسب ديگري که در همان سال در مقام دوم قرار گرفت فقط 75000 دلار برد ( اين اسب هميشه به اندازه ي «يک بيني» از «مسلح» عقب مي ماند و مسابقه ي يک مايلي را با اين تفاوت ناچيز مي باخت) حال ، اگر کسي فقط به بردهاي آن ها نگاه کند ، اين طور به نظر مي رسد که «مسلح» سيزده بار بهتر از سرسخت ترين رقيب خود عمل کرده و او را شکست داده است. اما اگر « رکوردهاي زماني » اين دو اسب را بررسي کنيم متوجه خواهيم شد که« مسلح» حتي چهار درصد هم بر رقيب خود برتري نداشته است!
شايد اين عقيده در شما جا افتاده باشد که برخي اشخاص در کاري جنم دارند و برخي جنم کاري را ندارند. يا چون بعضي ها بهتر از ديگران هستند بيشتر از نعمات دنيا برخوردار مي شوند. اما مي خواهم همين جا و همين لحظه بدانيد که اين عقيده کاملاً غلط است! زيرا شما به اندازه ي هر کسي که ديده ايد ، مي شناسيد يا درباره اش شنيده ايد ، توانايي داريد. به ياد داشته باشيد که تفاوت ميان آن ها و شما فقط از نظر موفقيت است ، و از آنجا که راهي براي افزايش سطح موفقيت شما وجود دارد ، از اين پتانسيل برخورداريد که حتي از آن ها هم موفق تر شويد. شايد تاکنون فهميده باشيد که رمز موفقيت ديگران چيست ( و اگرنه ، مي توانيد ياد بگيريد)...و چون پتانسيل و قابليت هاي دروني شما نامحدود است ، حتي مي توانيد بهتر از آن ها عمل کنيد.
شايد براي موفق شدن از راه درست وارد نمي شويد. اما در هر حال مطمئن باشيد که توانايي پيدا کردن اين راه را داريد. همچنين ، همواره در نظر داشته باشيد که چون دنياي هر کس کمي با ديگري متفاوت است ، الزاماً راه موفقيت شما همان راهي نيست که دوست يا همکارتان بايد دنبال کند. با همه ي اين ها، ترديدي نيست که بالاخره راه موفقيت خود را پيدا خواهيد کرد. پس همين حالا ، عزم خود را جزم کنيد تا هر وقت رمز موفقيت خود را يافتيد ، آن را عملي کنيد.
ثروتمند زاده شده اي!
باب پراکتر- اميرحسن مکي
نظرات :