سبد خرید شما خالی است

خانه | درباره ما | نمایندگی ها | استخدام | گالری عکسها

شرح خبرنامه

   

دختر آينه ها

تاریخ انتشار خبر : 1392/11/13

با تمام اين احساسات بد، مثل معمولي‌ترين کارمندها، پشت ميزم نشسته‌ام که ناگهان حس خوشايندي از نوک انگشت‌هاي پايم وارد بدنم مي‌شود و همه‌ي وجودم را پر مي‌کند. حسي لبريز از دلهره و شرم که تب و تاب عجيبي در جانم به پا کرده است. براي اولين بار در عمرم، احساس مي‌کنم که از حضور يک مرد جوان در نزديکي‌ام، احساس آرامش مي‌کنم. نمي‌دانم چرا؛ شايد عينک دسته مشکي ري بن مهندس جوان، در کنار آن موهاي خرمايي و صورت مربع گونه كه حالتي مؤدب و موقر به چهره‌ي او بخشيده باعث شده است كه از او خوشم بيايد... و چه چشماني دارد! سبز و براق. درست مثل چشمان يک گربه‌ي نر. نگاه‌هاي معني دار اين پسر به من که هميشه در دنياي خودم و كارهايم شلنگ تخته مي‌اندازم به نظر عجيب مي‌آيد. اما من يک دختر هستم و بنا به غريزه، مي‌دانم که يک دختر هيچ وقت نبايد شروع کننده باشد، وگرنه يک تمام کننده‌ي بازنده خواهد بود. به همين دليل هر بار که متوجه نگاه‌هاي حريص و کنجکاوانه‌اش مي‌شوم، نگاهم را به سمت ديگري مي‌چرخانم، اما او بنا بر غريزه‌اش از اين کار دست برنمي‌دارد. و من چقدر از نگاه‌هايش خجالت مي‌کشم و تمام تلاشم را مي‌کنم تا در معرض ديد او نباشم، اما مگر مي‌شود؟ نگاهش را حتي از پشت ديوار بتوني احساس مي‌کنم!
نمي‌خواهم بي‌گدار به آب بزنم. آن‌قدر عاقل هستم که بدانم تاوان يک نگاه تا چه اندازه مي‌تواند سهمگين باشد. از طرف ديگر، بايد هرچه زودتر معني نگاه‌هايش را بفهمم. وقتي زيرچشمي‌براندازم مي‌کند دلم مي‌لرزد. دوست دارم کنارش باشم و آرامشي را که از دور از او مي‌گيرم، بيشتر و بهتر دريافت کنم...


دختر آينه ها
منير فحياني

نظرات :

نسرين
1392/11/15
کتاب جالبي بود تمام درد هاي يک دختر که تمام وجودش پر از احساس هاي ظريف دخترانست به زباني شيرين و شيوا بيان شده و اين مجموعه را در زمره ي کتاب هاي خواندني قرار داده است خانم فحياني منتظر کتاب هاي بعدي شما در نشر اريا گهر هستم موفق و سربلند باشيد
عباس فروتن
1392/11/19
سلام.
دختر آينه ها يکي از معدود کارهايي بود که واقعا خوشم اومد و لذت بردم از خوندنش.
مخصوصا جاهايي که راوي و يا شخصيت ها توي ديالوگهاشون با زبان تند و نيشدار مديريت غلط و رفتارهاي ناشايستي که در بعضي از محيط هاي کاري ديده ميشه رو زير سوال برده بودند که به خاطرنوع و موضوع داستان واقعا مي طلبيد و خيلي به جا و عالي بيان شده بود.
مبهم بودن زمان و نامشخص بودن نام شخصيت ها و وجود يک شخصيت سمبوليک،داستان روخيال انگيز و جادويي کرده بود،دقيقا موردي که منو خيلي جلب کرد.
خيلي دوست داشتم اين داستان رو.
.
حالا چشمم فقط دنبال داستان هايي که تو اين سبک باشن مي گرده.
تشکرمي کنم ازناشر خوب آريا گهر و کليه عوامل تهيه اين کتاب
ندا
1392/12/02
سلام کتاب بى نظىرى بود خىلى ل ذ ت بردم از خوندشممنون

شما نیز می توانید نظرات  خود را در مورد این خبرنامه بگوئید ( پس از تایید  به نمایش گذاشته می شود ) :

نام : 
ایمیل :
نظر شما :
   
خانه | درباره ما | ارتباط با ما | نحوه سفارش | گالری عکسها | پدیدآورندگان | استخدام | چاپ کتاب شما | در حال چاپ | نمایندگی ها
کلیه حقوق این سایت محفوظ و مریوط به انتشارات آریاگهر می باشد
© 2012 All CopyRights By Aryagoharbooks.com
تمامی کالاها و خدمات این سایت حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشد
کلیه فعالیتهای این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران می باشد
طراحي، بهينه سازي و ميزباني وب : شرکت رايانا پيرامون پارسيان