شرح خبرنامه
بخشايش و کينه
تاریخ انتشار خبر : 1392/09/30
با هرکس در اين دنيا ارتباط برقرار کني، ممکن است يک روز باعث رنجش خاطرت شود. اين حقيقتي انکارناپذير است. پدر و مادرت، خواهر و برادرت، همسرت، فرزندانت، دوستانت، همسايگانت، همکارانت، همه و همه ميتوانند باعث رنجش خاطر تو شوند. حقيقت ديگر اين است که شايد تو هم باعث رنجش خاطر آنها شوي! وقتي اين حقايق را بپذيري، در موقعيتي مطلوب براي کنارآمدن با اين ويژگي ناگوار زندگي قرار خواهي گرفت.
بخشايش نشانهي ضعف نيست، بلکه نشانهي قدرت است. همواره شنيدهايم که، بخشش از بزرگان است. فقط افراد قوي و دريادل ميتوانند گذشت و بخشش کنند. انسانهاي ضعيف، کينه به دل ميگيرند و در انتظار تلافي به سر ميبرند. بخشايش، مردم را به هم نزديک و کينه، آنها را از هم دور ميکند.
عجيب اين که کسي که کينه به دل ميگيرد بيشتر لطمه ميبيند! لوييس اسميدس گفته است:«بخشايش باعث ميشود خودتان را از اسارت آزاد کنيد.» اوايل، گذشت و بخشايش برايم دشوار بود. وقتي کسي مرا ميرنجاند سعي ميکردم تلافي کنم. بعدها متوجه حماقت خودم شدم. در حقيقت اين کار فقط اوضاع من را وخيمتر ميکرد زيرا کسي نبودم که علناً اقدام به تلافي کنم و فقط کينه و ناراحتي را در خودم ميريختم. بدينترتيب، ناراحتي در دلم ميماند و به اصطلاح خودخوري ميکردم.
به قول اسميدس، با کينه به دل گرفتن، خودم را اسير ميکردم. گاهي اشخاص بيآنکه خود بدانند باعث دلخوريام ميشدند. آنها پي زندگي خود ميرفتند و من که رنجش را در دل ميريختم، ميسوختم و زجر ميکشيدم.
اگر کينه به دل بگيري، خواه در پي تلافي باشي، خواه نباشي، دلت آرام آرام ميميرد. دل سنگ ميشوي و نسبت به ديگران بدگمان. لذت بردن از زندگي برايت سخت ميشود. تلخي و دلخوري در چهرهات نقش ميبندد. گاهي به آدمهايي ترشرو بر ميخورم که گويي همين الان از کوزهي ترشي درشان آوردهاند! وقتي بيشتر با آنها آشنا ميشوم، ميبينم که از بخشايش عاجزند و کينه به دل گرفتهاند. آنها همه را دشمن خود فرض ميکنند و ميخواهند با همه بجنگند. اين رسم زندگي نيست!
بالاتر از همه
کريس وايدنر- اميرحسن مکي
نظرات :